مناسبتها

حضور حضرت فاطمه سلام الله علیها در عرصه سیاسی

http://bayanbox.ir/view/2688614150071268067/006.jpgبررسي سيره معصومين (علیهم السلام) در راستاي حفظ ارزش‏هاي اصيل اسلامي از مواردي است كه علاوه بر هدايت و نجات انسان‏ها، نقش قابل تأمّلي را در حفظ آرمان‏هاي جامعه مسلمين ايفا مي‏كند.
از اين رو آن بزرگواران در طول حيات خويش حضور در صحنه را مسؤوليتي مهم از جانب خداي سبحان مي‏دانستند.
با غروب غمبار خورشيد فروزان رسالت در ۲۸ صفر سال دهم هجري، سياهي غصب حق و غبار غربت انديشه‏هاي خردورزان را آزار مي‏داد به گونه‏اي كه كم‏تر كسي ياراي حضور در صحنه اعتقادي و دفاع در عرصه سياسي را در خود مي‏ديد، امّا در اين ميان بانوي بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) برتر از هزاران مرد قدرتمند، بيرق باورهاي تابناك آسماني و علم پيكار با سران ظلم و غصب و غارت را بر دوش گذاشت تا هدايت نبوي و سعادت علوي را پاس بدارد و به گوش آيندگان برساند. زهراي اطهر(سلام الله علیها) در برابر جرياناتي كه بعد از رحلت رسول مكرّم اسلام به وجود آمد، ساكت ننشست و دست به مبارزه سياسي زد و با سخنراني‏هاي افشاگرانه به بيان ماهيّت غاصبان خلافت و مصيبت‏هاي وارده توسط آن‏ها پرداخت.
گرچه دوران حيات ريحانه محمدي پس از ارتحال پيامبر اكرم(صلوات الله علیه) بسيار كوتاه بود، امّا خط مشي سياسي آن حضرت در طول حيات نشان مي‏دهد كه موضع‏گيري اش معقول‏ترين و پسنديده‏ترين روش ممكن بود و هرگونه حركت و موضع‏گيري ديگري غير از آن ممكن بود ضربات جبران ناپذيري بر پيكر اسلام وارد سازد.
خطوط برجسته حركت و موضع‏گيري سياسي صدّيقه كبري(سلام الله علیها) به عنوان شاخصه‏هاي آموزنده در چند مورد نمایان است:
دفاع از حريم رسالت
در اوايل بعثت، حفظ جان پيامبر(صلوات الله علیه) و دفاع و حمايت از آن حضرت از مهم‏ترين وظايف كساني بود كه علي رغم مشكلات و تنگناهاي موجود در جامعه نوپاي اسلام، به حقّانيت پيامبر(صلوات الله علیه) و آيين او ايمان آورده بودند. تعداد انگشت شماري نيز با استفاده از موقعيت اجتماعي، سياسي و ديگر توانايي‏هاي خود، بيش‏تر به اين امر مي‏پرداختند كه از جمله آن‏ها حضرت زهرا(سلام الله علیها) بود.
رسول خدا(صلوات الله علیه) از هنگامي كه به رسالت مبعوث شدند، تا زماني كه به مدينه هجرت كردند در مكه مورد آزار و اذيت فراوان قرار گرفتند.
گاهي بر سر آن حضرت خاك مي‏ريختند و زماني سنگ بارانش مي‏كردند. در اين دوران مرداني مانند حمزه سيدالشهدا به دفاع از پيامبر(صلوات الله علیه) برمي خاستند، امّا تاريخ اسلام نام بانويي بزرگوار راـ كه در آن وقت ۵تا۸ سال بيش‏تر نداشت ـ در كنار مدافعان پيامبر(صلوات الله علیه) ضبط و ثبت كرده است.

نقل مي‏شود كه مشركان قريش در حجر اسماعيل گرد آمده بودند و مي‏گفتند: چون محمد(صلوات الله علیه) عبور كند، هر يك از ما به او ضربه‏اي خواهيم زد و چون فاطمه(سلام الله علیها) اين را شنيد، پيش مادر رفت و سپس اين مطلب را به اطلاع پدر رساند.(۱)
آن بانوي بزرگوار در مواردي علاوه بر اطلاع و پيش‏گيري از اقدام آنان، خود مستقيماً به صحنه مي‏رفت و به حمايت و دفاع از پيامبر عزيز مي‏پرداخت.
«عبداللّه بن مسعود» مي‏گويد: با رسول خدا(صلوات الله علیه) در كنار كعبه بوديم، حضرت در سايه خانه خدا مشغول نماز بود، گروهي از قريش از جمله ابوجهل در گوشه‏اي از مكّه چند شتر نحر كرده بودند، شكنبه آن‏ها را آوردند و بر پشت پيامبر گذاشتند، فاطمه(سلام الله علیها) آمد و آن‏ها را از پشت پدرش برداشت.(۲)
دفاع از حريم ولايت
زهراي مرضيّه (سلام الله علیها) در اثبات حق و مقابله با انحراف در رهبري امت اسلامي از هيچ كوششي فروگذار نكرد و اين امر را تكليف خود مي‏دانست. گاهي شب‏ها همراه علي(علیه السلام) به در خانه مهاجرين و انصار مي‏رفت و حمايت از ولايت و وصيّت رسول خدا(صلوات الله علیه) را در يادها زنده مي‏كرد و آنان را به دفاع از حق همسرش در مسأله خلافت و حق خودش فرا مي‏خواند؛اگر چه چيزي جز كلام سرد و بي مهري نمي‏شنيد!
زهراي مرضيه(سلام الله علیها) مقام و موقعيت امام علي(علیه السلام) را خوب شناخته بود و از توانايي‏هاي ذاتي و خدادادي و شايستگي‏هاي ايشان نيز مطلع بود. ديدگاه‏هاي پيامبر اكرم(صلوات الله علیه) را نسبت به امام(علیه السلام) مرتب شنيده بود و بدان ايمان و اعتقادي راسخ داشت و صلاح و مصلحت جامعه نوپاي اسلام را در رهبري و امامت حضرت علي(علیه السلام) مي‏دانست و جايگزين ديگري را با وجود ايشان براي اين مقام و منصب جايز نمي‏ديد. از اين رو براي اثبات و تحقق آن از هيچ تلاشي دريغ نكرد و تا آخرين لحظه دست از حمايت و دفاع از امام (علیه السلام) و مقام امامت برنداشت.
آن حضرت تا آخرين روز رحلتش همواره با قطع رابطه و ابراز ناراحتي و اندوه، افكار عمومي را متوجه مسأله سقيفه و غصب خلافت مي‏كرد و نمي‏گذاشت اين مهم به فراموشي سپرده شود.
در آخرين روزهاي زندگي حضرت وقتي آن دو تقاضاي ملاقات كردند، ابتدا حضرت فاطمه(سلام الله علیها) نپذيرفت و زماني كه اميرمؤمنان از آن حضرت تقاضا كرد به احترام شوهر بزرگوارش پذيرفت، ولي چنان برخورد سردي با آن‏ها كرد كه گزارش آن ديدار به يك سند تاريخي گويا براي اثبات خشم زهراي اطهر(سلام الله علیها) نسبت به آنان تبديل گرديد.
اعتراض به سكوت مردم
زهراي اطهر(سلام الله علیها) با دلي پرخون از حوادث ناگوار پيش آمده، با زبان شكوه و اعتراض خطاب به انصار فرمودند: «يا معشر النّقيبة و اعضاد الملّة و حصنة الاسلام! ما هذه الغميزةُ في حقّي و السّنة عن ظلامتي؟ (۳) اي انجمن بزرگان! اي بازوان ملّت! اي حافظان اسلام! اين غفلت و سستي در مورد حق من چيست؟ و چرا در برابر دادخواهي من سهل انگاري مي‏كنيد؟»

دشمن شناسی
شناخت دشمن و آگاهي از معيارهاي دشمني، انديشه‏اي روشن در فراز و فرودهاي زندگي فردي و اجتماعي به انسان مي‏بخشد.
صديقه كبري(سلام الله علیها) با سخن آسماني خود نخستين معيار دشمن‏شناسي را دشمني و مخالفت با اهل بيت رسول خدا(صلوات الله علیها) معرفي مي‏كند و با صراحت بسيار مي‏فرمايد: «هر كس با ما دشمني كند، با خدا ستيز نموده است و آن كسي كه با ما مخالفت كند، با پروردگار رو در رو شده است و مخالف ما عذاب دردناك و مجازات شديد الهي در دنيا و آخرت بر او واجب مي‏گردد.»( ۴)

هرگاه در آيينه سخن و سيره آن حضرت بنگريم به خوبي در مي‏يابيم كه ستايش دوستان و نكوهش دشمنان خط پاياني نخواهد داشت. زهراي عزيز با ارائه تدبيري خردمندانه، عرصه ستم ستيزي و ميدان مبارزه با دشمن را فراتر از زمان و مكان گسترش داده بود تا نماي افراد از ارزش دوستي‏هاي الهي و زشتي دشمني‏هاي شيطاني تا روز رستاخيز آگاهي يابند؛ از اين رو در وصيتش به امير مؤمنان(علیه السلام) فرمود: « اوصيك ان لايشهد احدٌ جنازتي من هؤلاء الذّين ظلموني و اخذوا حقّي فانّهم عدوّي و عدوّ رسول اللّه و لا تترك ان يصلّي عليّ احد منهم و لا من اتباعهم و ادفنّي في اللّيل اذا هدئت العيون و نامت الابصار؛(۵) تو را وصيت مي‏كنم هيچ يك از آنان كه به من ظلم كردند و حق مرا غصب نمودند، نبايد در تشييع جنازه من شركت كنند، زيرا آن‏ها دشمن من و دشمن رسول خدا (صلوات الله علیها) هستند و اجازه مده فردي از آنها و پيروانشان بر من نماز بخوانند و مرا شب دفن كن، آن هنگام كه چشم‏ها آرام گرفته و ديده‏ها به خواب فرو رفته باشند.»
اين وصيت ضربه سهمگيني بر پيكر دشمنان ولايت وارد ساخت؛ ضربه‏اي كه تا قيام قيامت استمرار خواهد داشت و سندي زنده و ماندگار بر محكوميت حكومت خلفا و غير عادلانه بودن آن از منظر زهراي مرضيه(سلام الله علیها) به شمار مي‏آيد.

 پي نوشتها

۱. دلايل النبوة، ابوبكر احمد بن حسين بيهقي، ج ۲، ص۴۳.
۲. بحارالانوار، مجلسي، ج۱۸، ص۵۷.
۳. احتجاج طبرسي، ج ۱، ص۲۶۹.
۴. مستدرك الوسايل، ميرزا حسين نوري، ج ۷، ص ۲۹۱.
۵. فرهنگ سخنان فاطمه (س) محمد دشتي، ص۳۳۰.
http://old.ido.irسازمان تبلیغات اسلامی

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن