مقالات

انسان و مسئولیت

مقدمه
شناخت انسان و ابعاد وجودی او از جمله مسایل مهمی است که همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است به گونه ای که انسان شناسان بزرگی قدم در مسیر شناخت انسان گذارده و تلاش‌های علمی فراوانی داشته‌اند و با وجود آن اذعان دارند که حاصل این تلاش‌های علمی برای شناخت انسان در حد ناچیزی است و دست یابی به کنه و حقیقت وجود انسان کار بسی دشوار است.
در جهان بینی قرآن و اسلام، انسان موجودی ژرف و مرموز و تعریف او در قالب کلمات کار دشواری است شهید مطهری در کتاب انسان و قرآن می‌گوید:
«انسان را مدح‌ها و ستایش‌ها کرده و مذمت‌ها و نکوهش‌ها نموده است عالی‌ترین مدح‌ها و بزرگ‌ترین مذمت‌های قرآن درباره انسان است، او را از آسمان و زمین و از فرشته برتر و در همان حال از دیو و چارپایان پست‌تر شمرده است. از نظر قران انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را مسخر خویش نماید و فرشتگان را به خدمت خود بگمارد و هم می‌تواند به اسفل السافلین سقوط کند این خود انسان است که باید در باره خود تصمیم بگیرد و سرنوشت نهایی خود را تعیین نماید» (انسان و قرآن شهید مطهری ص ۷)
در این مقاله به دنبال تبیین مسئولیت‌های انسان در زندگی هستیم و بر خواننده روشن است که این مهم با آگاهی انسان از شرایط و ویژگی‌های او برای مسئولیت پذیری محقق خواهد شد.
مسئولیت رابطه‌ی مستقیمی با شناخت‌ها و با شناخت حکمت و شعور در هستی دارد.
مسئولیت هنگامی مفهوم پیدا می‌کند که با شناخت خدا همراه باشد.
تکالیف انسان در سطوح گوناگونی وجود دارد.
۱-    تکالیف الهی انسان و مسئولیت او در برابر خدا به عنوان خالق و مدبر هستی
۲-     تکالیف فردی انسان نسبت به جسم و روح خود که بیانگر مسئولیت او در برابر جسم و روحش می‌باشد،
۳-    تکالیف اجتماعی انسان یعنی احساس مسئولیت او در برابر دیگران که شامل خانواده، همسایگان، خویشان و جامعه مسلمانان می‌شود.
۴-    مسئولیت‌هایش در قبال طبیعت و محیط زیست.
خداوند موجودات بی شماری در جهان آفریده است (مجردات و مادیات، نباتات، جمادات و افلاک و انسان) و به استناد آیه قرآن هیچ یک بیهوده و بی هدف و بی مسئولیت آفریده و رها نشده اند:
وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا بَاطِلاً ذٰلِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ
و آسمان و زمین و آنچه را که میان این دو است به باطل نیافریدیم، این گمان کسانی است که کافر شده [و حق‌پوشی کرده] اند، پس وای از آتش بر کسانی که کافر شده‌اند ﴿ص/ ۲۷﴾
بلکه کمال و هدفی از سوی پروردگار دارند که به سوی آن در حرکتند همه موجودات در عالم مسئولیتی دارند از کوچک‌ترین ذرات هستی که همان اتم‌ها هستند گرفته تا همه مخلوقات پروردگار؛ و در این میان مسئولیت انسان که اشرف مخلوقات و نهایت کمال آفرینش است بی شک مسئولیت سنگین‌تری بر دوش دارد.
این تفاوت مسئولیت انسان با سایر موجودات _ جمادات، نباتات، حیوانات، افلاک_ در این است که مسئولیت آن‌ها اجباری است و این در میان مجردات مانند ملائکه مشهود است، اما انسان در پذیرش مسئولیت و و ظیفه با اختیار و اراده عمل می‌کند.
إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً
ما راه را بدو نمودیم؛ یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاسگزار. ﴿الإنسان، ۳﴾
انسان به حقیقت کارهایی که انجام می‌دهد آگاه است، آگاهانه و با اختیار و اراده راهش را بر می‌گزیند و از رهگذر این انتخاب گاهی گرفتار نفسانیات شده و تا اسفل السافلین پیش می‌رود و گاه روح ملکوتی می‌یابد و با مدد از پیامبر دورنی اش (عقل) وروشنگری های حجت ظاهرری راه کمال را در پیش می‌گیرد.
انسان به دلیل همین حس مسئولیت و تکلیف پذیری امانت بزرگ خداوند را پذیرفت.
إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حمل‌ها الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُوماً جَهُولاً
ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند، و [لی] انسان آن را برداشت؛ راستی او ستمگری نادان بود. ﴿الأحزاب، ۷۲﴾
رسول اکرم در روایتی می‌فرمایند: کُلُّکُمْ راعٍ، وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ فالإمام راع ومسئول عن رعیته، والرجل راع فی أهل بیته ومسئول عن رعتیه، والمرأة راعیة فی بیت زوج‌ها ومسئولة عن رعیت‌ها، والخادم راع فی مال سیده ومسئول عن رعیته، وکلکم راع ومسئول عن رعیته … (بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۸)
همه شما نسبت به زیر دستان خود مسئول هستید پس والی و امیر نسبت به رعیت خود مسئول است مرد سرپرست خانواده است و نسبت به آن‌ها و ظیفه دارد. زن نگهبان خانه و شوهرش است و نسبت به رعیت خود مسئولیت دارد و …
آنچه روشن است این است که پرداختن انسان به همه مسئولیت‌ها و و ظایفی که دارد و در محدوده شرع و عقل برای او تعریف شده است راه رسیدن وی را به کمال روشن و آسان‌تر می‌کند و زمینه پیشرفت وی را فراهم می‌کند.
۱-    مسئولیت‌ها و وظایف نسبت به خداوند
با استناد به اینکه بندگی و عبادت جزء محوری‌ترین آموزه های قرآن و اسلام روشن می‌شود که انسان در مقابل خداوند وظایف خاصی دارد.
عبادت و اطاعت از فرمان خداوند همان هدف و فلسفه خلقت است همان که قرآن نسبت به آن تصریح شده است.
وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ (۵۶)
و جنّ و انس را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند. ﴿الذاریات، ۵۶﴾
همه لحظات زندگی بشر می‌بایست در یاد خدا و در گرو محبت به او باشد.
عبادت خداوند راه رستگاری و نردبان تعالی انسان و تنها دستاویز رسیدن به کامیابی است انسان با عبادت خداوند و ارتباط با او بندگی و کرنش را در برابر ذات اقدس الهی اعلام می‌کند.
مسئولیت بندگی و عبودیت انسان در حقیقت همان انجام تکالیف و دستورات شرعی و الهی است که یک مسلمان با پذیرش دین اسلام نسبت به انجام آن متعهد می‌شود و بی شک انجام این دستورات در مراتب مختلف و در جلوه های متفاوت از سوی بندگان به خداوند عرضه می‌شود. که هر سطح و مرتبه در حقیقت به معنای انجام دستور الهی در ان مرتبه و برخورداری از اجر و ثواب اخروی به همان میزان است.
برخی به انجام عباداتی چون نماز و روزه می‌پردازند، در حقیقت تعریف این گروه از عبادت انجام همین عبادات است و هرگاه سخن از عبادات به میان می‌آید تنها به همین بعد معطوف می‌شوند.
گروهی عبادات ظاهری را کم ارزش دانسته و معتقدند که (عبادت به جز خدمت خلق نیست) این گروه نیز همت خویش را مصروف این دیدگاه نموده و می‌کوشند تا با راضی نگه داشتن خلق به رضایت خالق برسند.
هرچند این دو دیدگاه، تعابیر درستی از عبادت است لکن در منطق توحیدی و سیره اولیاءالله عبادت گستره ای به اندازه همه لحظات عمر انسان دارد، همه لحظات زندگی بشر از تفکر، تعلیم، تعلم، خدمت، تلاش برای کسب روزی حلال، خواب و تفریح جلوه ای از عبادت خداست، اگر با نیت تقرب به پرودگار و تلاش برای جاری ساختن یاد و ذکر او باشد.
همچنان که در روایات متعددی از ائمه اطهار (علیه السلام) و رسول مهربانی‌ها (صلی الله علیه و آله سلم) این جلوات بی شمار مشاهده می‌شود.
امام علی (علیه السلام) فکر کردن را عبادت شمرده اند . (غررالحکم و درر الکلم/آمدی/ص۲۳)
رسول اکرم جستجو کردن در راه کسب حلال (معانی الاخبار ص ۳۶۷) و گمان نیکو داشتن به خدا را از جمله عبادات به شمار آورده‌اند، امام صادق (علیه السلام) نگاه مهر آمیز به پدر و مادر را عبادت خدا دانسته‌اند. (تحف العقول ص ۴۶۵).
پس مسئولیت عبادی انسان در حقیقت به شناخت او از عبادت و معبود بر می گردد چه اینکه همه مسئولیت‌های او در برابر جامعه و خانواده و محیط در ظل این مسئولیت قرار می‌گیرد. اگر دیدگاهی درست و کامل در این حیطه داشته باشد که در صورت شکل گرفتن این دیدگاه همه امور روزمره زندگی‌اش عبادت خداوند محسوب می‌شود همه‌ی کارهای مباح و روزانه‌اش از صف نماز جماعت تا تلاش اقتصادی و حضور در جبهه جنگ و زندگی خانوادگی و … همه و همه تجلی گاه عبادت خداست.
امام علی (علیه السلام)
و لیکن فی کل شیء نیته صالحه حتی فی النوم و الاکل (مکارم الاخلاق ص ۴۶۴)
باید برای تو در همه چیز نیت شایسته ای باشد حتی در خوابیدن و خوردن.
پس عبادت در حقیقت کوششی است برای تحقق بخشیدن به قرب و نزدیکی بیشتر به خدا و مسئولیت انسان در این مسیر تلاش برای رسیدن به این هدف است.
۲-    مسئولیت‌ها و وظایف نسبت به خودش (بعد جسمی و روحی)
مسئولیت‌های انسان نسبت به خودش در حقیقت شامل دو دسته وظیفه می‌شود:
الف) وظایفی که انسان نسبت به اعضا و جوارح خود دارد:
جسم انسان به منزله مرکب روح و نیازمند رسیدگی و مراقبت است و لذا می بایست با فراهم کردن شرایط لازم برای سلامتی و قوت جسم، آن را برای پیمودن مسیر زندگی و راه تعالی آماده سازد.
اگر جسم انسان ناسالم باشد و قوت کافی برای رسیدن به تعالی را نداشته باشد، صاحب جسم به ترقی نخواهد رسید.
تعالی فکری و روحی انسان آنگاه میسر است که از جسم و جان سالم برخوردار باشد.
پس شایسته است تا انسان با تامین نیازهای آن، راه را برای پیمودن مسیر هموار کند و البته نباید از خاطر دور داشت که هر گونه افراط و تفریط در تامین این نیازها خود حجاب و حائلی خواهد بود برای طی طریق.
امروزه تامین نیاز های جسمی مسئله ای است که گاه از حد اعتدال فراتر رفته و در مسیر افراط قرار می‌گیرد تا آنجا که انسان را گرفتار لقمه حرام و روزی ناپاک و اسراف می‌کند، همان کسانی که در قرآن آیه ۴۵ و ۴۶ سوره واقعه به دلیل روی اوردن به لذت‌های مادی بیش از حد نیاز به عذاب الهی وعده داده شدند، که خود مانع پیشرفت است.
إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذٰلِکَ مُتْرَفِین اینان بودند که پیش از این ناز پروردگان بودند. ﴿الواقعة، ۴۵﴾
وَ کَانُوا یُصِرُّونَ عَلَی الْحِنْثِ الْعَظِیمِ و بر گناه بزرگ پافشاری می‌کردند. ﴿الواقعة، ۴۶﴾
دزدی، رشوه خوارری، اختلاس و… همه از مصادیق زیاده خواهی انسان در دنیاست.
همچنین تفریط و کوتاهی در تامین نیازهای جسم که به صورت ترک دنیا و ناکام گذاشتن جسم از لذت‌های مشروع جلوه می‌کند، نیز خلاف فطرت، شریعت، و طبیعت انسان است و این هم از مسایلی است که در اسلام نیز نسبت به آن توصیه های فراوانی شده است.
در قران کریم آمده است :
وَ ابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لاَ تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَ أَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَیْکَ وَ لاَ تَبْغِ الْفَسَادَ فِی الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ و با آنچه خدایت داده سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن، و هم چنان که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن و در زمین فساد مجوی که خدا فسادگران را دوست نمی‌دارد. ﴿القصص، ۷۷﴾
و همچنین از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) است که می‌فرمایند:
لارهبانیته فی الاسلام لیس فی امتی رهبانیه ان الله تعالی لم یکتب علینا الرهبانیه و انما رهبانیه امتی الجهاد فی سبیل الله (بحار الانوار جلد ۸ ص ۱۷)در اسلام و در امت من رهبانیت نیست. همانا خداوند بر ما رهبانیت را واجب ننموده است، همانا رهبانیت امت من جهاد در راه خداست.
از جمله آفات جسم که امروزه نیز در حد چشمگیری در جامعه مشاهده می‌شود، اندوه و اضطراب است، تهدید کننده‌هایی که به راحتی انسان را از رسیدگی به امور زندگی باز می‌دارد و نشاط و قوت را از وی سلب می‌کند و خستگی و بی حوصلگی و پرخاشگری را برای وی به جا می‌گذارد، افسردگی بارزترین مصداق این آثار به جای مانده از اضطراب است که در عصر حاضر نیز گروه زیادی از انسان‌ها از پیر و جوان و کودک گرفتار آن هستند، حال آنکه با اندک تاملی می‌توان به این نتیجه رسید که عدم دقت انسان در مراودات و روابطش با خدا، خود و دیگران باعث بوجود آمدن این حالت می‌شود که در واقع نوعی بی توجهی خود انسان به جسم و روحش را می‌رساند.
پس نیکوست که انسان برای داشتن رابطه ای سالم و پر ثمر با خدا، خود و دیگران؛ در برآورده کردن نیازهای جسمش در حد اعتدال بکوشد.
ب) وظیفه ای که انسان نسبت به بعد معنوی و روحی خود دارد:
روح انسان به منزله انچه خداوند پس از آفرینش جسم از روح خودش در او دمید از منزلت والایی برخوردار است.
فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ‌
پس چون او را [ كاملاً ] درست كردم و از روح خويش در آن دميدم ، سجده‏كنان براى او [ به خاك ] بيفتيد . »﴿ص‏، ۷۲﴾
فَسَجَدَ الْمَلاَئِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ‌  پس همه فرشتگان يكسره سجده كردند .﴿ص‏، ۷۳﴾
و سپس به دلیل این دمیدن روح از فرشتگان خواست تا بر این اشرف مخلوقات سجده کند.
و این دلیل بزرگی بر منزلت والای روح است و لذا انسان می‌بایست در برابر آن به تکالیف و مسئولیت‌های خود عمل کند که اگر در انجام این وظایف کوتاهی کند روح بیمار می‌شود و همه افعال انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهد چه بسیار افرادی که به واسطه عدم توجه به روح باعث بیماری آن و حتی مرگ روحشان گشته‌اند و قرآن در باره آنها می‌فرماید:
إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ‌ (۲۲)
قطعاً بدترين جنبندگان نزد خدا كران و لالانى‏اند كه(بعد معنویتشان برابر حق نابود شده)  نمى‏انديشند .﴿الأنفال‏، ۲۲﴾
از جمله وظایف انسان در برابر روحش این است که او را در مسیر کمالش یاری کند و زمینه های اوج و تقرب او را فراهم کند؛ آنچه در این بین بیش از همه در رسیدن روح به اوج کمال موثر است، آماده نمودن زمینه های عبادت خالصانه و بندگی خداوند است.
۳-   انسان و مسئولیت او در برابر اجتماع:
انسان موجودی است رابطه پذیر و اجتماعی و هرگز و به تنهایی نمی‌تواند از عهده برآورده نمودن نیازهایش برآید، حتی ابتدایی‌ترین نیازهای انسان مثل خوراک و پوشاک و… نیز در گرو همکاری و تعاون با دیگران است و نیز در تامین نیازهای معنوی‌اش مثل محبت و خدمت به خلق، محتاج فرد یا افرادی است.
پس انسان ناگزیر از حیات اجتماعی است و بسیاری از موهبت‌های زندگی‌اش را مدیون جامعه است، انسان به دلیل حضورش در جامعه همواره در مسیر وزش نسیم خیر و برکت از آن قرار می‌گیرد، تنهایی‌اش را با در کنار یکدیگر بودن و دردها و بیماری‌هایش را با کمک و مدد جستن از دیگران التیام می‌بخشد.
پس به دلیل آثار سودمندی که به پاس ارتباط انسان با اجتماع نصیب او می‌گردد، وظایف و مسئولیت‌هایی نیز برای وی تعریف می‌شود که البته نباید از خاطر دور داشت که عمل به این وظایف آثار و برکاتش بیش از هر کس برای خود انسان است.
پیش از اینکه به برشمردن انواع ارتباط‌های اجتماعی انسان و مسئولیت‌های وی در قبال این گروه ها بپردازیم، شایسته است به این نکته عنایت شود که اجتماع و جماعت در اسلام جایگاه منزلت ویژه ای دارد چه اینکه بسیاری از اتفاقات سرنوشت ساز اسلام نیز میان اجتماع مردم به وقوع پیوسته است.
رسول گرامی اسلام دست خدا را پشتیبان جماعت می‌داند: ید الله مع الجماعه (نهج الفصاحه/۱۳۶) و دستور به اقامه نمازها به جماعت و بررسی و تحلیل مسایل مهم جوامع اسلامی در این اجتماعات نیز خود دلیل مبرهنی بر قدر و منزلت اجتماع در اسلام است.
رسول گرامی اسلام همچنین در مذمت کسانی که از اجتماع دوری می‌کنند می‌فرماید:
من فارق الجماعه مات میته جاهلیه هرکس از جماعت دوری کند به مرگ جاهلیت مرده است. (نهج الفصاحه ۱۳۶).
پس انسان بعد از مسئولیتش در برابر خدا و نفسش (خودش) ملزم به رعایت وظایف و تکالیفی در برابر اجتماع است ؛اجتماعی که در شکل‌های گوناگون جلوه می‌کند:
۱-    خانواده (پدر و مادر، همسر، فرزندان)
۲-    خویشان
۳-    همسایگان
۴-    عموم مسلمین و هم نوعان
۱)      مسئولیت انسان در برابر خانواده؛
خانواده اولین نهاد اجتماعی است که شکل گیری مراودات اجتماعی انسان از آن آغاز می‌شود، انسان از بدو تولد در خانواده چگونه زیستن را، چگونه بر خورد کردن و چگونه عکس العمل نشان دادن را می‌آموزد وجود پدر و مادر در کنار هم شکل دهنده‌ی خانواده است که هریک از آنها به نوبه خود در مقام انسانیت وظایفی را نسبت به یکدیگر دارند.
زن و مرد در مقام زن و شوهر نسبت به هم وظایفی دارند، در جایگاه پدر و مادری نسبت به فرزند وظایفی دارند، و فرزند هم در جایگاه فرزندی نسبت به والدین خود تکالیفی دارند. مسلما عملکرد مطابق با شریعت انسان در مواجهه با این وظایف او را به کمال حقیقی خودنزدیک نماید.
دقت در آیات نورانی قرآن و سیره آسمانی اولیای الهی دین، که حاوی راه کارها و دستورات کاربردی در این زمینه است؛ رسیدن انسان به این هدف را بسیار آسان‌تر و سهل الوصول می‌نماید؛ اینک به برخی از این شواهد روشن پرداخته می‌شود.
پروردگار متعال در ایه قران می‌فرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِيکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلاَئِکَةٌ غِلاَظٌ شِدَادٌ لاَ يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَ يَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ‌ (۶)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد ، خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوخت آن ، مردم و سنگهاست حفظ كنيد : بر آن [ آتش ] فرشتگانى خشن [ و ] سختگير [ گمارده شده ] اند . از آنچه خدا به آنان دستور داده سرپيچى نمى‏كنند و آنچه را كه مأمورند انجام مى‏دهند .
﴿التحريم‏، ۶﴾
حقوق زن و شوهر نسبت به همدیگر نیز از جمله مسایلی است که در قران مجید و روایات نورانی اهل بیت ذکر شده است.
در قرآن در باره رعایت این حقوق آمده است:

سیده اعظم التفاتی

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن